جدول جو
جدول جو

معنی ورور زدن - جستجوی لغت در جدول جو

ورور زدن
غرزدن، گریه کردن شدید کودک نوزاد
تصویری از ورور زدن
تصویر ورور زدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چگور زدن
تصویر چگور زدن
نواختن چگر چگر نواختن
فرهنگ لغت هوشیار
بهم کوفتن مرغ بالهای خود را بسرعت (مخصوصا پس ازذبح)، مردن جوانی ناگهان و بدون کسالت مزمن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وارو زدن
تصویر وارو زدن
در ورزش پشتک زدن در آب یا گود زورخانه و بر روی زمین
برعکس کار کس دیگر کاری انجام دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قرار زدن
تصویر قرار زدن
مقررداشتن معین کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وارون زدن
تصویر وارون زدن
واژگون شدن سرنگون شدن: (ز خشم تو وارون شود خصم والا زعفو تو والا شود بخت وارون) (سوزنی)، دیگرگون شدن تغییر یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وارو زدن
تصویر وارو زدن
پشتک زدن در آب یا در گود زورخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورسو زدن
تصویر ورسو زدن
پرسه زدن
فرهنگ لغت هوشیار
بیرون جستن (از دام ورطه لجنزار باتلاق) :) خواست نیفتاد به دام بلا خیزد و زان ورطه زند ورجلا. (ایرج میرزا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورور کردن
تصویر ورور کردن
پرحرفی وراجی عر زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورسو زدن
تصویر ورسو زدن
((وَ. زَ دَ))
پرسه زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وارو زدن
تصویر وارو زدن
پشتک زدن، واکنش نشان دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آروغ زدن
تصویر آروغ زدن
Belch, Burp
دیکشنری فارسی به انگلیسی
متضايقٌ , مؤلمٌ
دیکشنری فارسی به عربی
डकार लेना
دیکشنری فارسی به هندی
להוציא גז , לפלוט גז
دیکشنری فارسی به عبری
트림하다 , 트림을 하다
دیکشنری فارسی به کره ای
হাঁচি দেওয়া , ডکار নেওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دور زدن
تصویر دور زدن
گردیدن چرخ زدن
فرهنگ لغت هوشیار